هنر مبارزه


تکامل کاراته تا سدهٔ نوزدهم در جزایر ریوکیو، پیش از آن که به قلمرو ژاپن ملحق شود، اتفاق افتاد. در اوایل سدهٔ بیستم در پی دورانی از تبادلات فرهنگی بین ریوکیو و ژاپن، رشته کاراته نیز به در سال ۱۹۲۲ وزارت آموزش ژاپن گیچین فوناکوشی را برای نمایش کاراته به توکیو دعوت کرد. در ۱۹۲۴ دانشگاه کیو نخستین باشگاه دانشگاهی کاراته را تأسیس کرد و تا سال ۱۹۳۲ در تمام دانشگاههای اصلی ژاپن، باشگاههای کاراته بر پا شده بود. در این دوران که نظامیگرایی ژاپنی اوج گرفته بود،[۴] نام این رشته از واژه تو ته (توده) . ته یا ده به معنی لغوی فضیلت ، برتری و همچنین تفسیر عامیانه «دستچینی» به واژهای هم نوا با معنی «دست خالی» تغییر کرد. البته هر دو کلمه کاراته تلفظ میشوند. این تغییر نشانگر اشتیاق ژاپنیها به معرفی این رشته به عنوان یک هنر رزمی ژاپنی بود.[۵] پس از جنگ جهانی دوم اوکیناوا یک قرارگاه نظامی مهم ایالات متحده آمریکا شد و تمرین کاراته در میان نظامیان ساکن این جزیره محبوبیت یافت. کاراته مدرن توسط استاد هیگائونا بنیان نهاده شدهاست. فیلمهای سینمایی رزمی دههٔ ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ کمک زیادی به افزایش محبوبیت کاراته کردند و به گشایش باشگاههای کاراته در بسیاری از نقاط جهان منجر شدند.[۶] شیگارو اگامی مدرس ارشد شوتوکان بر این باور است «اکثر هنرجویان کاراته در کشورهای دیگر کاراته را فقط برای تکنیکهای مبارزهای آن دنبال میکنند. فیلمهای سینمایی و تلویزیونی، کاراته را به مثابهٔ روشی جادویی برای مبارزه معرفی میکنند، که قادر به کشتن یا مجروح کردن حریف در یک چشم برهم زدن است. رسانههای جمعی یک هنر ساختگی را معرفی میکنند که بسیار دور از واقعیت است.»[۷] شوشین ناگامینه نیز معتقد است «کاراته را میتوان یک نبرد درونی یا ماراتنی توصیف کرد که تمام عمر طول میکشد و موفقیت در آن تنها از مسیر خویشتنداری، تمرین سخت و ابتکارات خلاقانه میسر است.»